به وسعت یک جهان

متن مرتبط با «شعر چشمان زيبا» در سایت به وسعت یک جهان نوشته شده است

شعر زیبای چشم ها را باید شست

  • شعر زیبای چشم ها را باید شست سهراب سپهری (۱۵ مهر ۱۳۰۷ کاشان – ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ تهران) شاعر، نویسنده و نقاش اهل ایران بود. او از مهم‌ترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبان‌های بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده‌اند. گل شبدر چه کم از لاله قرمز داردچشم ها را باید شست، جور دیگر باید دیدواژه ها را باید شستواژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشدچترها را باید بستزیر باران باید رفتفکر را، خاطره را، زیر باران باید بردبا همه مردم شهر ، زیر باران باید رفتدوست را، زیر باران باید دیدعشق را، زیر باران باید جستزیر باران ,شعر زیبای چشم,شعر زیبای چشمانت,شعر زیبا چشم,شعر زیبایی چشم,شعر چشمان زیبای تو,شعر چشم زیبای تو,شعر چشمهای زیبا,شعر چشمان زيبا,شعر چشم زيبا,شعر چشمهایت زیبا ...ادامه مطلب

  • شعر روز کارمند

  • جهانی‌ها -> شعر شعر روز کارمند را میخوانید. دولت جاوید کو، به غیر خدمت به خلق همای دولت نگر، به بام هر کارمند ز نیروی علم و فضل، بنوش یک جرعه ای باده عزت بریز، به جام هر کارمند گفته جان پرور است، پیام هر کارمند ز هرچه والاتر است مقام هرکارمند صرف کند عمر خود، در ره خدمت به خلق دانش و علم و هنر، پیام هر کارمند غایت آمال او، خدمت نوع بشر خدمت نوع بشر، مرام هر کارمند ترقی جامعه ز پرتو روز اوست جهاد اکبر بود، قیام هر کارمند جهاد هر کارمند جهاد بی ریایی است  جهان کند افتخار، به نام هر کارمند زمام هر کشو,شعر روز کارمند,شعر طنز روز کارمند,شعر در مورد روز کارمند,شعر برای روز کارمند,شعر درباره روز کارمند,شعری برای روز کارمند,شعری درباره روز کارمند,شعر به مناسبت روز کارمند ...ادامه مطلب

  • شعر زیبای بهترین روزهای زندگی‌ از فلورانس نایتینگل

  • جهانی‌ها -> شعر کسی که مایل است صورت حساب را پرداخت کند، بدان علّت نیست که جیبی مملو از پول دارد،بلکه دوستی و رفاقت را بیش از پول ارج می‌نهد. کسانی که در محلّ کار،بیشتر از همه مسئولیت پذیرند ؛نه بدان علّت است که احمقندبلکه چون مفهوم مسئولیت را ، نیک می‌دانند! کسانی که بعد از هر جنگ و دعوایی،زبان به پوزش باز می‌کنندنه بدان علّت است که خود را مدیون شما می‌دانند؛بلکه از آن روی است که شما را دوست واقعی خود می‌دانند. کسانی که برای شما متنی را می‌فرستند،نه بدان سبب است که کار بهتری ندارند که انجام دهند،بلکه از آن روی است که مهر شما را در دل و جان دارند! یک روز، همۀ ما از یکدیگر جدا خواهیم شد!دلمان برای گفتگوهای خویش دربارۀ همه چیز و هیچ چیز تنگ خواهد شد!خاطرات خویش را به یاد خواهیم آورد.روزها و ماه‌ها و سالها از پی هم خواهد گذشتتا بدانجا که دیگر هیچ تماسی برقرار نخواهد بود.یک روز فرزندان ما نگاهی به  عکس‌های ما خواهند انداخت و خواهند پرسید:“اینها چه کسانند؟”و ما با اشکی پنهان در چشم ؛لبخندی خواهیم زدزیرا سخنی بس مؤثّر قلب ما را متأثّر می‌سازد؛ پس خواهیم گفت:“اینها همان کسانندکه من بهترین روزهای زندگی‌ام را باآنها گذرانده‌ام.”“فلورانس نایتینگل” همچنین ببینید منبع : بیتوته / پ Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بازیگر زیبا با رنگ چشمانی متفاوت + عکس

  •   جهانی‌ها -> عکس کیت باسورث بازیگر 33 ساله امریکایی می باشد که متفاوت بودن رنگ چشم هایش با یکدیگر باعث شهرت و زیبایی خاص او شده است. عکس کیت باسورث بازیگر جذاب آمریکایی بازیگران و هنرمندان زیادی هستند که با زیبای شان چشمان بینندگان را خیره میسازند اما در بین شان اندک اند که به واسطه ای ظاهری کمی عجیب اما زیبا بتوانند تمام توجه ها را به خود جلب کنند. کیت باسورث kate bosworth هنرمند توانا و زیبای هالیوودی از آن دسته از بازیگران زیبا و با ظاهر عجیب خدادادی است که این تفاوت توانسته زیبایی وی را دوچندان کند.کیت باسورث در سال 1983 به دنیا آمده است. او به عنوان یکی از بازیگران جذاب هالیوود انتخاب شده و در کنار آن به عنوان مدل و مانکن نیز فعالیت می کند. اما درباره این بانوی زیبا نکته عجیبی وجود دارد! به چشمانش نگاه کنید! بله او دارای رنگ چشمان متفاوتی است ولی در کل زیباست. کیت باسورث با چشمانی عجیب همچنین ببینید منبع : عصرایران / پ Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بازیگر زیبا با رنگ چشمانی متفاوت + عکس

  •   جهانی‌ها -> عکس کیت باسورث بازیگر 33 ساله امریکایی می باشد که متفاوت بودن رنگ چشم هایش با یکدیگر باعث شهرت و زیبایی خاص او شده است. عکس کیت باسورث بازیگر جذاب آمریکایی بازیگران و هنرمندان زیادی هستند که با زیبای شان چشمان بینندگان را خیره میسازند اما در بین شان اندک اند که به واسطه ای ظاهری کمی عجیب اما زیبا بتوانند تمام توجه ها را به خود جلب کنند. کیت باسورث kate bosworth هنرمند توانا و زیبای هالیوودی از آن دسته از بازیگران زیبا و با ظاهر عجیب خدادادی است که این تفاوت توانسته زیبایی وی را دوچندان کند.کیت باسورث در سال 1983 به دنیا آمده است. او به عنوان یکی از بازیگران جذاب هالیوود انتخاب شده و در کنار آن به عنوان مدل و مانکن نیز فعالیت می کند. اما درباره این بانوی زیبا نکته عجیبی وجود دارد! به چشمانش نگاه کنید! بله او دارای رنگ چشمان متفاوتی است ولی در کل زیباست. کیت باسورث با چشمانی عجیب همچنین ببینید منبع : عصرایران / پ Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر زیبای شهریار (گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا)

  • شعر زیبای شهریار (گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا) سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر پارسی‌گوی آذری‌زبان، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای خشکناب در بخش قره‌چمن آذربایجان متولد شد. وی سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانهٔ پربار در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و بنا به وصیت خود در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد. گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجاو گاه اینجا هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش نگنجد موکب کیوان شکوه پادشاه اینجا توئی آن نوسفر سالک که هر شب شاهد توفیق چراغت پیش پا دارد که راه اینجا و چاه اینجا بیا کز دادخواهی آن دل نازک نرنجانم کدورت را فرامش کرده با آئینه آه اینجا سفر مپسند هرگز شهریار از مکتب حافظ که سیر معنوی اینجا و کنج خانقاه اینجا همچنین ببینید: Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر طنز خانمهای متأهل

  • جهانی‌ها -> شعر در این قسمت از جهانی‌ها شعر طنز خانمهای متأهل را مشاهده میکنید. باز شوهر بی بهانهبا ادایی کودکانه هیکل چون استوانهمیکند غر غر به خانه یادم آید روز اولگردنش کج, دست و پا شل پیش بابا موش می شدسرخیش تا گوش می شد دختری افتاده بودممهربان و ساده بودم نرم و نازکشاد و چابک چشمهایم همچو آهوعطر موهایم چو شب بو می شنیدم از لب اوحرفهایی همچو جادو: من غلام خانه زادتجان دهم هر دم به یادت گر نیایی خانه ی منمی گریزد روحم از تن بعد از آن گفتار زیباخام گشتم من همانجا شد به پا جشن عروسیکیک و شام و دیده بوسی بعد از آن دیگر ندیدمهرگز آن اوقات بی غم قسمتم یک مرد جانیاندکی لوس و روانی بی اراده همچو یابو!پرخور و مغرور و پر رو بشنو از من جان خواهرهر که کرد این دوره شوهر خاک بر سر گشت و حیرانشد پشیمان,شد پشیمان, شد پشیمان همچنین ببینید منبع : بیتوته / پ Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر زیبای شهریار (گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا)

  • شعر زیبای شهریار (گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا) سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر پارسی‌گوی آذری‌زبان، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای خشکناب در بخش قره‌چمن آذربایجان متولد شد. وی سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانهٔ پربار در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و بنا به وصیت خود در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد. گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجاو گاه اینجا هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش نگنجد موکب کیوان شکوه پادشاه اینجا توئی آن نوسفر سالک که هر شب شاهد توفیق چراغت پیش پا دارد که راه اینجا و چاه اینجا بیا کز دادخواهی آن دل نازک نرنجانم کدورت را فرامش کرده با آئینه آه اینجا سفر مپسند هرگز شهریار از مکتب حافظ که سیر معنوی اینجا و کنج خانقاه اینجا همچنین ببینید: Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر زیبای شهریار (گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا)

  • شعر زیبای شهریار (گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا) سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر پارسی‌گوی آذری‌زبان، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای خشکناب در بخش قره‌چمن آذربایجان متولد شد. وی سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانهٔ پربار در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و بنا به وصیت خود در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد. گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجاو گاه اینجا هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش نگنجد موکب کیوان شکوه پادشاه اینجا توئی آن نوسفر سالک که هر شب شاهد توفیق چراغت پیش پا دارد که راه اینجا و چاه اینجا بیا کز دادخواهی آن دل نازک نرنجانم کدورت را فرامش کرده با آئینه آه اینجا سفر مپسند هرگز شهریار از مکتب حافظ که سیر معنوی اینجا و کنج خانقاه اینجا همچنین ببینید: Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر زیبای شهریار (گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا)

  • شعر زیبای شهریار (گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا) سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر پارسی‌گوی آذری‌زبان، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای خشکناب در بخش قره‌چمن آذربایجان متولد شد. وی سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانهٔ پربار در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و بنا به وصیت خود در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد. گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا کله جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی نیاید فی المثل آری گرش افتد کلاه اینجا نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجاو گاه اینجا هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبه درویش نگنجد موکب کیوان شکوه پادشاه اینجا توئی آن نوسفر سالک که هر شب شاهد توفیق چراغت پیش پا دارد که راه اینجا و چاه اینجا بیا کز دادخواهی آن دل نازک نرنجانم کدورت را فرامش کرده با آئینه آه اینجا سفر مپسند هرگز شهریار از مکتب حافظ که سیر معنوی اینجا و کنج خانقاه اینجا همچنین ببینید: Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر ساعت سهراب سپهری

  • جهانی‌ها -> شعر در جهانی‌ها شعر ساعت سهراب سپهری را میخوانید. سایه دراز لنگر ساعتروی بیابان بی‌پایان در نوسان بود:می‌آمد، می‌رفت.می‌آمد، می‌رفت.و من روی شن‌های روشن بیابانتصویر خواب کوتاهم را می‌کشیدم،خوابی که گرمی دوزخ را نوشیده بودو در هوایش زندگی‌ام آب شد.خوابی که چون پایان یافتمن به پایان خودم رسیدم.من تصویر خوابم را می‌کشیدمو چشمانم نوسان لنگر ساعت را در بهت خودش گم کرده بود.چه‌گونه می‌شد در رگ‌های بی‌فضای این تصویرهمه گرمی خواب دوشین را ریخت؟تصویرم را کشیدمچیزی گم شده بود.روی خودم خم شد:حفرهٔی در هستی من دهان گشود.سایه دراز لنگر ساعتروی بیابان بی‌پایان در نوسان بودو من کنار تصویر زنده خوابم بودم.تصویری که رگ‌هایش در ابدیت می‌تپیدو ریشه نگاهم در تار و پودش می‌سوخت.این‌بارهنگامی که سایه لنگر ساعتاز روی تصویر جان گرفته من گذشتبر شن‌های روشن بیابان چیزی نبود.فریاد زدم:تصویر را باز ده!و صدایم چون مشتی غبار فرو نشست.سایه دراز لنگر ساعتروی بیابان بی‌پایان در نوسان بود:می‌آمد، می‌رفت.می‌آمد، می‌رفت.و نگاه انسانی به دنبالش می‌دوید. همچنین ببینید منبع : ابرتازه ها / پ This entry passed through the Full-Text RSS service - if this is your content and you're reading it on someone else's site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.Recommended article from FiveFilters.org: Most Labour MPs in the UK Are Revolting., ...ادامه مطلب

  • شعر عاشقانه دوست داشتن

  • شعر عاشقانه دوست داشتن وقتی یکی را دوست دارید چه میکنید؟چه فکرها و خاطره هایی در ذهن شما است؟ وقتی یکی را دوست دارید، آرزوھایتان آرزوھای اوست. وقتی یکی را دوست دارید، به زندگی ھم عشق می ورزید. وقتی یکی را دوست دارید، واژه تنھایی برایتان بی معناست. وقتی یکی را دوست دارید، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید. وقتی یکی را دوست دارید، ناخودآگاه برایش احترام خاصی قائل ھستید. وقتی یکی را دوست دارید، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است. وقتی یکی را دوست دارید، ھر چیزی را که متعلق به اوست، دوست دارید. وقتی یکی را دوست دارید، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوار است. وقتی یکی را دوست دارید، در کنار او که ھستید، احساس امنیت می کنید. وقتی یکی را دوست دارید، به علایق او بیشتر از علایق خود اھمیت می دھید. وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید از خواسته ھای خود برای شادی او بگذرید. وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید برای خوشحالی اش دست به ھر کاری بزنید. وقتی یکی را دوست دارید، حاضرید به ھر جایی بروید که فقط او در کنارتان باشد. وقتی یکی را دوست دارید، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید. وقتی یکی را دوست دارید، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامش تان می شود. وقتی یکی را دوست دارید، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید. وقتی یکی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید. وقتی یکی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید. وقتی یکی را دوست دارید، او برای شما زیباترین و بھترین خواھد بود اگر چه در واقع چنین نباشد. وقتی یکی را دوست دارید، تحمل سختی ھا برایتان آسان و دلخوشی ھای زندگی تان فراوان می شوند. وقتی یکی را دوست دارید، به ھمه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوھای تان را آسان می شمارید. وقتی یکی را دوست دارید، در مواقعی که به بن بست می رسید، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید. وقتی یکی را دوست دارید، شادی هایش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی هایش برایتان سنگین ترین غم دنیاست. همچنین ببینید: Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر دل نهادن بر پشیمانی چه سود از فریدون توللی

  • شعر دل نهادن بر پشیمانی چه سود از فریدون توللی فریدون تَوَلَلی متولد ۱۲۹۸ در شیراز و در ۹ خرداد ۱۳۶۴در تهران وفات یافت ، تَوَلَلی شاعر ایرانی بود. اشعار توللی عمدتاً عاشقانه، رمانتیک و احساساتی است دل نهــــادن بر پشیـــمــــانی چـه سود؟ کـــــان پشیـــمان سوز ِ مهرافزا گـذشت ♥♥♥♥♥♥♥ نــازنیــــنا! ســـرگــــــرانــــی تــا بچـــند؟ تــا بـجـنبــی ، روزگـــار از مـــا گـــذشت ♥♥♥♥♥♥♥ ســـایـــه، بــر دامــــان ِ مــغرب پا کشید آفـتــاب، از ســیـنـه ی صحـــرا گـــذشت ♥♥♥♥♥♥♥ تــا تــو پــل ها بـنــــدی از فــــرزانـگــــی ایـــن دل ِ دیـــوانــه ، از دریا گـــذشت ♥♥♥♥♥♥♥ یـــا هـــــــزاران رازت از بــیــــــــداد ِ عمر در نگــــارین جـــامه، نـاپیـــدا گـــذشت ♥♥♥♥♥♥♥ مـــرگـــت، آخِـــر در کشــد زیـن پرده نیز وای از آن زیـبــا، کــــه نـازیـبــا گـــذشت ♥♥♥♥♥♥♥ تا درین شـش روزه، ما را مهلتـی است خــوش نباشـــد، از دل ِ شیـــدا گذشت ♥♥♥♥♥♥♥ داد ِ خـــود بســتان و، داد ِ مـــن ببخش ای که عمرت جمله در سودا گذشت ♥♥♥♥♥♥♥ ای خـــوش آن دانـــا ، کـــه در پایان ِ راه خنـــد خنـــدان ، با دل ِ رســـوا گـذشت همچنین ببینید: Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر زیبای سحر بلبل حکایت با صبا کرد از حافظ شیرازی

  • شعر زیبای سحر بلبل حکایت با صبا کرد از حافظ شیرازی زندگینامه حافظ شمس الدین محمد ملقب به لسان الغیب غزلسرای بزرگ و نامی ایران در قرن 8 میزیست. تاریخ دقیق ولادت حافظ مشخص نیست شاید حدود سال 727 . گویند پدر حافظ بهاالدین بازرگانی اصفهانی بوده که در کازرون با زنی از آن محل ازدواج کرده و خیلی زود در ایام کودکی شمس الدین محمد از دنیا رفت. پس از آن حافظ با مادرش زندگی سختی را در پیش گرفت و برای کسب نان به کارهای سخت و توانفرسا پرداخت و به سختی به تحصیل علوم پرداخت و در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود حضور یافت.و چون در ایام جوانی حافظ قرآن بود حافظ تلخص کرد. دوران جوانی حافظ مصادف بود با افول سلسله محلی اتابکان فارس و این ایالات مهم به تصرف خاندان اینجو در آمده بود. حافظ که در همان دوره به شهرت والایی دست یافته بود مورد توجه و امرای اینجو قرار گرفت و پس از راه یافتن به دربار آنان به مقامی بزرگ نزد شاه شیخ جمال الدین ابواسحاق حاکم فارس دست یافت. دوره حکومت شاه ابواسحاق اینجو توأم با عدالت و انصاف بود و این امیر دانشمند و ادب دوست در دوره حکمرانی خود که از سال 742 تا 754 ه.ق بطول انجامید در عمرانی و آبادانی فارس و آسایش و امنیت مردم این ایالت بویژه شیراز کوشید. حافظ از لطف امیرابواسحاق بهره مند بود و در اشعار خود با ستودن وی در القابی همچون (جمال چهره اسلام) و (سپهر علم وحیاء) حق شناسی خود را نسبت به این امیر نیکوکار بیان داشت. پس از این دوره صلح و صفا امیر مبارزه الدین مؤسس سلسله آل مظفر در سال 754 ه.ق بر امیر اسحاق چیره گشت و پس از آنکه او را در میدان شهر شیراز به قتل رساند حکومتی مبتنی بر ظلم و ستم و سخت گیری را در سراسر ایالت فارس حکمفرما ساخت.امیر مبارز الدین شاهی تند خوی و متعصب و ستمگر بود.حافظ در غزلی به این موضوع چنین اشاره می کند: راستی خاتم فیروزه بو اسحاقی —– خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ —– که زسر پنجه شاهین قضا غافل بود لازم به ذکر است حافظ در معدود مدایحی که گفته است نه تنها متانت خود را از دست نداده است بلکه همچون سعدی ممدوحان خود را پند داده و کیفر دهر و ناپایداری این دنیا و لزوم رعایت انصاف و عدالت را به آنان گوشزد کرده است. اقدامات امیر مبارزالدین با مخالفت و نارضایتی حافظ مواجه گشت و حافظ با تاختن بر اینگونه اعمال آن را, ...ادامه مطلب

  • اشعار عاشقانه ملک الشعرای بهار

  • جهانی‌ها -> شعر عاشقانه محمد تقی بهار ملقب به ملک الشعرای بهار شاعر، ادیب، سیاستمدار و روزنامه‌نگار ایرانی است. وی در سال ۱۲۶۳ هجری شمسی در مشهد متولد شد. مقدمات و ادبیات فارسی را نزد پدر خود ملک الشعرای صبوری آموخت و برای تکمیل معلومات عربی و فارسی به محضر “ادیب نیشابوری” رفت. بعد از فوت پدر، ملک الشعرای دربار مظفرالدین شاه شد. وی شش دوره نماینده مجلس شد و سالها استاد دوره دکتری ادبیات دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات بود. به علت پیوستن به مشروطه‌طلبان و آزادی‌خواهان چند بار تبعید و زندانی شد که سالهای زندان و تبعید از پربهره‌ترین سالهای زندگی ادبی وی بوده است. بهار در روز دوم اردیبهشت ۱۳۳۰ هجری شمسی، در خانه مسکونی خود در تهران زندگی را بدرود گفت و در شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. ازمعروفترین آثار وی دیوان اشعار، سبک شناسی که در سه جلد در باره سبک نوشته‌های منثور فارسی نوشته شده، تاریخ احزاب سیاسی، تصحیح برخی از متون کهن مانند تاریخ سیستان و مجمل‌التواریخ و القصص، تاریخ بلعمی را می‌توان نام برد. *.*.*.*.*.*اشعار ملک الشعرای بهار*.*.*.*.*.*. یا که به راه آرم این صید دل رمیده رایا به رهت سپارم این جان به لب رسیده رایا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتنیا به تو واگذارم این جسم به خون تپیده راکودک اشک من شود خاک‌نشین ز ناز توخاک‌نشین چرا کنی کودک نازدیده را؟چهره به زر کشیده‌ام، بهر تو زر خریده‌امخواجه! به هیچ‌کس مده بندهٔ زر خریده راگر ز نظر نهان شوم چون تو به ره گذر کنیکی ز نظر نهان کنم، اشک به ره چکیده را؟گر دو جهان هوس بود، بی‌تو چه دسترس بود؟باغ ارم قفس بود، طایر پر بریده راجز دل و جان چه آورم بر سر ره؟ چو بنگرمترک کمین گشاده و شوخ کمان کشیده راخیز، بهار خون‌جگر! جانب بوستان گذرتا ز هزار بشنوی قصهٔ ناشنیده را *.*.*.*.*.*اشعار ملک الشعرای بهار*.*.*.*.*.*. شمعیم و دلی مشعله‌افروز و دگر هیچشب تا به سحر گریهٔ جانسوز و دگر هیچافسانه بود معنی دیدار، که دادنددر پرده یکی وعدهٔ مرموز و دگر هیچخواهی که شوی باخبر از کشف و کراماتمردانگی و عشق بیاموز و دگر هیچزین قوم چه خواهی؟ که بهین پیشه‌ورانشگهواره‌تراش‌اند و کفن‌دوز و دگر هیچزین مدرسه هرگز مطلب علم که اینجاستلوحی سیه و چند بدآموز و دگر هیچخواهد بدل عمر، بهار از همه گیتیدیدار رخ یار دل‌افروز و دگر هیچ *.*.*.*., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها