شعر طنز خانمهای متأهل

ساخت وبلاگ

شعر طنز خانمهای متأهل,شعر طنز

جهانی‌ها -> شعر

در این قسمت از جهانی‌ها شعر طنز خانمهای متأهل را مشاهده میکنید.

باز شوهر بی بهانه
با ادایی کودکانه

هیکل چون استوانه
میکند غر غر به خانه

یادم آید روز اول
گردنش کج, دست و پا شل

پیش بابا موش می شد
سرخیش تا گوش می شد

دختری افتاده بودم
مهربان و ساده بودم

نرم و نازک
شاد و چابک

چشمهایم همچو آهو
عطر موهایم چو شب بو

می شنیدم از لب او
حرفهایی همچو جادو:

من غلام خانه زادت
جان دهم هر دم به یادت

گر نیایی خانه ی من
می گریزد روحم از تن

بعد از آن گفتار زیبا
خام گشتم من همانجا

شد به پا جشن عروسی
کیک و شام و دیده بوسی

بعد از آن دیگر ندیدم
هرگز آن اوقات بی غم

قسمتم یک مرد جانی
اندکی لوس و روانی

بی اراده همچو یابو!
پرخور و مغرور و پر رو

بشنو از من جان خواهر
هر که کرد این دوره شوهر

خاک بر سر گشت و حیران
شد پشیمان,شد پشیمان, شد پشیمان

همچنین ببینید

منبع : بیتوته / پ

به وسعت یک جهان...
ما را در سایت به وسعت یک جهان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار toptext بازدید : 183 تاريخ : پنجشنبه 31 تير 1395 ساعت: 17:02