جزییات عاشق شدن شقایق دهقان و همسرش

ساخت وبلاگ

جزییات عاشق شدن شقایق دهقان و همسرش

جزییات عاشق شدن شقایق دهقان و همسرش

شقایق دهقان و مهراب قاسم خانی زوج هنرمند و دوست داشتنی کشورمان می باشند که در مصاحبه ای به بیان جزئیاتی از زندگی شخصی شان پرداخته اند.

زوج هنری موفق کشورمان؛ شقایق دهقان و مهراب قاسم خانی را شاد و سر زنده در شمیران محله سهیل که محله قدیمی خود شقایق دهقان هم هست ملاقات کردیم. او همان جا درس خوانده و بزرگ شده و حالا همان تجربیات را نویان؛ پسرش از سر می‌گذراند. این زوج که به بذله گویی و خوش مشربی معروف هستند، در طول گفت‌‌وگو هیچ سوالی را بی‌پاسخ نگذاشتند.
 
چنین به نظرم آمد که اهل لفاظی و حرف‌های خارج از فضای واقعی ذهنی‌شان نیستند و در واقع؛ آن طور که زندگی می‌کنند با اطرافیان خود رفتار می‌کنند.از سوی دیگر؛ هر دو در عین شوخی‌های شیطنت‌آمیز به هم بسیار احترام می‌گذارند و مشخص است که عاشقانه یکدیگر را دوست دارند. در طول گفت‌و‌گو، نویان هم کنار ما بود و گاه و بی‌گاه اظهار نظر‌هایی می‌کرد و بحث ما را تحت ‌الشعاع خود و کارها و خاطرات آنها از خودش می‌کرد.
 
خانواده مهمان‌نواز دهقان – قاسم‌خانی سال‌هاست که با کارهای درخشان خود مردم را می‌خندانند. بیشتر شخصیت‌ها و تیپ‌هایی را که در این چند ساله این خانواده بازی کرده مهراب قاسم‌خانی نوشته‌است. این شخصیت‌ها نمونه مثال زدنی آدم‌های جذاب زندگی روزمره دور و بر ما هستند. بسیاری از تکه کلام‌های شقایق که بعضا توسط مهراب نوشته شده خیلی زود در جامعه پذیرفته‌ و وارد زبان کوچه و بازار شده است. گفت‌و‌گوی جالب ما را با این زوج هنری بخوانید؛ گفت‌وگویی که مثل خاله خان باجی‌ها سوال‌های‌مان از شیر مرغ تا جون آدمیزاد را در بر می‌گیرد.

شما زوج هنری هستید. از بین زوج‌های هنری خارجی کدام زوج را بیشتر دوست دارید؟

شقایق دهقان: برادران کوئن.
مهراب قاسم‌خانی: برادران داردن.

شقایق دهقان: از شوخی گذشته، زوج آنجلینا جولی و برد پیت را همیشه دوست داشتم که متاسفانه شنیدیم دارند از هم جدا می‌شوند.
مهراب قاسم‌خانی: آنجلینا جولی را به خاطر برد پیت قبولش دارم.

از زوج‌های ایرانی چطور؟

شقایق دهقان: من مائده و آقای آئیش را خیلی دوست دارم. از آن زن و شوهرهایی هستند که بعد از این همه سال زندگی، عشق بین‌شان موج می‌زند.
مهراب قاسم‌خانی: الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی هم زوج مورد علاقه‌مان هستند.
شقایق دهقان: آره واقعا.

چرا کار مشترک هر دو شما طنز و شوخی است؟

مهراب قاسم‌خانی: با نوشته‌های طنز شروع کردم و ادامه دادم، ولی دوست داشتم هم خودم و هم شقایق کار غیر طنز انجام بدهیم.

شقایق دهقان: کار طنز را دوست دارم. در کار شوخی هوش وجود دارد. باید آدم باهوشی باشید تا بتوانید شوخی کنید. کمدی درست باید هوشمندانه باشد و اصولا خندیدن خوشحالم می‌کند.

در خانه هم جوک زیاد به هم می‌گویید؟

شقایق دهقان: خیلی! مهراب خیلی با مزه است. اصلا با او ازدواج کردم؛ چون بامزه بود.
مهراب قاسم‌خانی: راست می‌گوید. هیچ ویژگی دیگری نداشتم.

شقایق دهقان: مهراب خوبی‌اش این است که بلد است شوخی کند.

در خانه هم که فیلم کمدی خوراک روزانه‌تان است دیگر.درست است؟

هر دو: نه! اصلا.

شقایق دهقان: نویان دوست دارد. گاهی برای او می‌گذاریم، آن هم به خاطر این که لحظه‌های خوبی را با هم بگذرانیم.

کارهای خودتان را هم دوباره می‌بینید؟

شقایق دهقان: نه! ولی تازگی‌ها خیلی دوست دارم کارهایی مثل پاورچین و شب‌های برره را که در آن زمان نویان به دنیا نیامده بود، ببینم.

بازیگر مورد علاقه‌اش چه کسی است؟

چون با این سیستم بزرگ شده مثل بچه‌های دیگر زیاد هیجانی برای دیدن بازیگر ندارد (از نویان می‌پرسد): نویان از بازیگرهای ایرانی چه کسی رو دوست داری مامان.
نویان: تو و بابا را.

زوج خوش اخلاقی هستید. با این حساب دور و بری‌ها از بودن در کنارتان لذت می‌برند.درست است؟

شقایق دهقان: آره! در مورد مهراب، دور و بری‌ها از بودن در کنارش خیلی کیف می‌کنند.

مهراب قاسم‌خانی: من آرامم. سر کار هم خوش اخلاقم، اما شقایق بین آرام و بی‌اعصاب در نوسان است.

شقایق دهقان: نوسان کمی دارم..

شما طنز نویس و بازیگر طنز هستید. مدرسه که می‌رفتید، معلم‌ها و بچه‌ها را زیاد فیلم می‌کردید؟

مهراب قاسم‌خانی: در دوران ابتدایی و راهنمایی کمی آرام بودم، اما در دبیرستان هم از نظر درسی و هم اخلاقی، برعکس الان افتضاح بودم.

شقایق دهقان: خیلی آرام بودم. همیشه انضباطم 20 بود. بی‌سر صدا و مودب بودم. همیشه رو صندلی اول کلاس، خانم اجازه خانم اجازه بودم.

چون هر دو نویسنده‌اید، شده موقع نوشتن یک شخصیت یا موقعیت، مدتی غش غش بخندید؟

شقایق دهقان: خیلی! بارها به متن مهراب خندیده ا م.شده گاهی مهراب برایم متنی آورده و پس از خواندنش 10 دقیقه بلند بلند خندیده‌ام، مثل فیلمنامه نون و ریحون که خیلی متن بامزه‌ای داشت.

مهراب قاسم‌خانی: به متن‌های خودم نمی‌خندم؛ چون درگیر ریتم و درست و غلط فیلمنامه و تکنیک نوشتن هستم. بنابراین شوخی آن لحظه باعث خنده‌ام نمی‌شود. علتش این است که موقع نوشتن با اعتماد به نفس نمی‌نویسم؛ چون همیشه نگرانم که آیا شوخی در می‌آید یا نه. به همین خاطر مرتب در استرس هستم و خنده‌ام نمی‌آید.

شما دیالوگ نویس ماهری هم هستید. از دیالوگ نویس‌های جهان کار چه کسی را دوست داری؟

مهراب قاسم‌خانی: وودی آلن را خیلی دوست دارم. عشق و مرگ، پول وبردار فرار کن و مجموعه کارهای دوره اولش را خیلی دوست دارم.

شقایق دهقان: مهراب زنانه نویس خیلی خوبی هم هست.مثلا دیالوگ‌های بین دو تا خانم، حس، کشمکش‌ بین آنها و همچنین تکه‌هایی را که به هم می‌اندازند، جوری می‌نویسد که انگار خودش آن دو تا خانم است!

مهراب قاسم‌خانی: احساس می‌کنم که هریک از کاراکترهایم بخشی از وجود خودم هستند. چون خودم از نظر فرهنگی، مالی و اجتماعی از قشر متوسط بوده‌ام و پدرم کارمند بوده، در دیالوگ نوشتن برای این طبقه تسلط دارم.

شخصیت‌هایی که برای خانم دهقان نوشته شده به نوعی شخصیت خنگ پر رویی است که در لحظه گلیمش را از آب می‌کشد بیرون، اعتماد به نفس دارد و کم نمی‌آورد. چطور اینها خلق شدند؟

مهراب قاسم‌خانی: در ساختمان پزشکان خنگ پر رو بود.

شقایق دهقان: در پاورچین خنگ کمرو.

مهراب قاسم‌خانی: در پاورچین خنگ خجالتی بود. در برره همه برره‌ای‌ها یک بیشعوری ذاتی داشتند.

شقایق دهقان: که این هم داشت..

این توانمندی خوب بازیگری مثل شما را می‌رساند.

شقایق دهقان: لطف دارید.

مهراب قاسم‌خانی: علتش این است که با برادرم؛ پیمان تلاش کردیم شخصیت‌ها تخت نباشند. یاسمن در پاورچین خنگ بود، اما این فقط یک لایه‌اش بود. از آن طرف او را عاشق هم می‌دیدیم. ضمن این که عصبانیتش را در برابر داوود هم می‌دیدیم. برای همین معمولا ماجرا را به یک نوع شوخی ختم نمی‌کنیم. یادم است در ساختمان پزشکان نویان خیلی کوچک بود و قرار بود نقش شقایق کوتاه و کمرنگ باشد.

شقایق دهقان: ابتدا خانم دیگری بازی کرد. بعد از چند جلسه خودش انصراف داد و بعد مرا آوردند. گفتند چون نویان کوچک است برای نقش تو کم می‌نویسیم.

مهراب قاسم‌خانی: ولی خود نویسنده‌ها تمایل داشتند برای شخصیت خانم شیرزاد بنویسند و شوخی کار بالا بکشد.

گویا شما از پاورچین با هم آشنا شدید و این آشنایی منجر به ازدواج‌تان شد.این ازدواج چقدر برای جامعه هنری ما خوب شد؟

 (مهراب به شقایق نگاه می‌کند و شقایق همین طور می‌خندد) مهراب قاسم‌خانی: قبلش با هم آشنا شده بودیم، ولی جدی شدنش در پاورچین بود (حواس مهراب به کارهای نویان می‌رود).

شقایق دهقان: از فیلمنامه نوشتن مشترک شروع شد. مهراب به من گفت با من ازدواج می‌کنی؟ من هم گفتم آره!

مهراب(با شیطنت): حواسم نبود؛ گفتی من پیشنهاد دادم دیگر نه؟! داشتم زندگی عادی‌ام را می‌کردم (شقایق چهره حق به جانب به خود گرفته!).

شقایق(لب‌هایش را می‌گزد و مشتش را زیر دهانش می‌گیرد): چقدر پر روست(خنده دو تایی).

مهراب قاسم‌خانی: البته قبلش داشتیم برای برنامه‌ای برای گروه کودک شبکه جام جم به کارگردانی نوید محمودی می‌نوشتیم که با هم آشنا شدیم.

شقایق دهقان: کار هنری‌ام را از عروسک گردانی شروع کردم. بعد کارمان به جشنواره عروسکی هم رفت. عروسک من یک پرنده بود که جایش حرف می‌زدم و حرکتش می‌دادم.

چه چیزی بیشترین تاثیر را روی کارتان می‌گذارد؟

مهراب قاسم‌خانی: بیشترین تاثیر و جذابیت برای من فیلم دیدن است. فیلم‌ها و سریال‌ها در ذهنم جرقه‌هایی می‌زنند که به من‌انگیزه کار می‌دهند.

شقایق دهقان: غالبا بعضی اتفاقاتی که بیرون می‌بینم برایم جذاب و تاثیرگذار است. اینها را به مهراب هم می‌گویم، مثلا امروز خانمی را دیدم که راه رفتنش خیلی برایم جالب بود. راه رفتنش خیلی آرام بود.

(نویان می‌آید. اول مهراب بعد شقایق را می‌بوسد)
 

نویان بیشتر به کدام‌تان رفته‌ است؟

هر دو: ترکیب است.

وجوه مشترک زندگی‌تان زیاد است یا متضادها؟

مهراب قاسم‌خانی: هر دو در خانه راحتیم. زیاد اهل جاهای شلوغ نیستیم و بیشتر فیلم نگاه می‌کنیم.

در انتخاب و دیدن فیلم هم سلیقه‌اید؟

مهراب قاسم‌خانی: من سینمای فانتزی و تخیلی دوست دارم، اما شقایق دوست ندارد. بعضی فیلم‌ها را با من می‌بیند و بعضی‌ها را نه. شقایق فیلم‌های زنانه را خیلی دوست دارد. با بعضی‌هایش همراه هستم، اما ٨٠ درصد فیلم‌های‌مان مشترک هستند. وقتی می‌خواهم فیلم بخرم یک بخش فیلم‌های خودم را بر می‌دارم و یک سری فیلم‌های شقایقی می‌گیرم(شقایق می‌خندد) و می‌دانم که قرار نیست آنها را ببینم.

چه چیز مشترکی هر دو‌تان را خیلی خوشحال می‌کند؟

شقایق دهقان: با هم خوش می‌گذرانیم و خوشیم.

مهراب قاسم‌خانی: خانواده و در کنار هم بودن از همه چیز برای‌مان مهم‌تر است.

شقایق دهقان: نویان یک کار جالب و غیر منتظره بکند خوشحال‌مان می‌کند.

دوره پر کاری شده همدیگر را نبینید؟

شقایق دهقان: دوره‌هایی که مهراب شب تا صبح کار می‌کرد من که برای بازی می‌رفتم و آفیشم صبح زود بود. وقتی می‌رفتم او تازه داشت می‌آمد خانه تا بخوابد.

مهراب قاسم‌خانی: مدت‌ها این جوری بودیم، ولی اگر کار مشترک داشته باشیم هم در خانه و هم سر کار با هم هستیم.

شقایق دهقان: به تازگی کاری داشتم که هفت ماه از صبح تا شب طول می‌کشید، اما الان ترجیح می‌دهم کاری را که باعث شود طولانی مدت از خانه دور باشم انجام ندهم.

آقای قاسم‌خانی! از زمانی که نویان به دنیا آمد وسوسه نشدید شخصیت مادر را برای خانم دهقان بنویسید؟

مهراب قاسم‌خانی: در کارآقای کرامتی این اواخر دو تا بچه داشتم. همیشه بازیگر‌های خانم ما با ماجرای بازی در نقش مادر مشکل دارند. فکر می‌کنند زود است نقش مادر را بازی کنند.

شقایق دهقان: سریالی را مهراب می‌نوشت که یکی از نقش‌هایش زنی هم سن و سال من بود که دختری ١٨ ساله داشت. خیلی دوست داشتم آن را بازی کنم.دلیل نمی‌شود که صورت مادر چین و چروک داشته باشد.
 
متاسفانه در این زمینه دچار کلیشه‌های زیادی هستیم. مادر خود من به‌عنوان مادر بزرگ، تلگرام دارد، اینترنت می‌رود، زبان آلمانی بلد است، پاترول سوار می‌شود. خب! این تصویر در سینما و تلویزیون ما وجود ندارد.در تلویزیون و سینمای ما بیشتر تصویر مادر بزرگ ننه نقلی که با بقچه می‌آید دیده می‌شود. همه چیز عوض شده‌است، اما هنوز درگیر کلیشه‌ها هستیم.

از نظر انتخاب غذا هم سلیقه مشترک دارید؟

شقایق دهقان: الان خدا را شکر این فودکورت مدتی است نزدیک خانه‌مان باز شده.

مهراب قاسم‌خانی: خدا را شکر دستپخت شقایق خوب است. آشپزی نکند بدبخت می‌شویم.

اهل غذاهای سنتی که هستید.درست است؟

شقایق دهقان:آبگوشت یکبار پختم، ولی قورمه سبزی و زرشک پلو با مرغ درست می‌کنم. بعضی غذا‌ها به نظر می‌آید خیلی راحت‌اند، اما درست کردن‌شان سخت است مثل میرزا قاسمی و کتلت و این جور چیزها که به چشم نمی‌آیند.این قبیل غذاها مقدمات زیاد دارند و زمان زیادی در آشپزخانه می‌برند.

مهراب در آشپزخانه کمک می‌کند؟

مهراب قاسم‌خانی: تازگی‌ها دارم سعی می‌کنم بیشتر کمک کنم.

شقایق دهقان: گاهی جاهایی را تمیز می‌کند که اصلا به ذهنم نمی‌رسد!

غذای مورد علاقه آن زمان‌تان چه بود؟

شقایق دهقان: پیتزا خیلی دوست داشتم. الان سال‌هاست که لب نمی‌زنم.

خانوادگی سینما و تئاتر می‌روید؟

شقایق دهقان: من نویان را تئاترمی‌برم، اما از آنجایی که مهراب سینما نمی‌آید، منتظر می‌شوم تا از رسانه‌های تصویری فیلم‌ها را بگیرم. از بچگی خانواده مرا به سینما فرهنگ می‌بردند.

با هم خرید می‌روید؟

شقایق دهقان: مهراب خرید را دوست ندارد. گاهی لباس‌های مهراب را هم خودم می‌خرم. بازار سنتی و پاساژهای تجریش را خیلی دوست دارم. یک‌باره همه خریدهایم را از تجریش می‌خرم؛ از سبزی تازه گرفته تا آجیل، لباس، خرده ریز خانه و ادویه جات. اغلب هم پیاده می‌روم. اگر خرید زیاد باشد با ماشین بر می‌گردم.

طرفدار کدام تیم فوتبال هستید؟

شقایق دهقان: فوتبالی نیستم.مهراب قاسم‌خانی: پرسپولیسی هستم. از میان تیم‌های خارجی موقعی طرفدار میلان بودم اما الان فوتبال ایتالیا را دنبال نمی‌کنم و طرفدار رئال هستم. از تیم‌های ملی هم طرفدار هلند هستم.

مسافرت به کجا را بیشتر دوست دارید؟

مهراب قاسم‌خانی: به دوست داشتن نگاه نمی‌کنیم، به جیب‌مان نگاه می‌کنیم(شقایق می‌خندد) ولی از میان سفرهایی که رفته‌ایم هند را بیشتر دوست داشته‌ام.

شقایق دهقان: من هم همین طور. از شهرهای ایران شیراز را خیلی دوست دارم،همین‌طور اصفهان و قشم را.

سوغاتی هم می‌خرید؟

هر دو: اهلش هستیم.

شقایق دهقان: شهرهای ایران خوراکی بیشتر دارند.ترجیحم برای سوغاتی خوراکی است. دوست دارم از هر شهری شیرینی‌هایی را که دارند بخرم.

برنامه اصلی‌تان در سفر گردش است یا استراحت؟

شقایق دهقان: چون بعد از زمان طولانی کار کردن سفر می‌کنیم، دو روز اول را استراحت می‌کنیم.

پس با این حساب نویان باید شهرهای ایران را خوب بشناسد.

مهراب قاسم‌خانی: نه! سفر داخل کشور کم رفته است. رانندگی را دوست ندارم. سفر با ماشین را نمی‌پسندم.

شقایق دهقان: از هواپیما هم می‌ترسد.

مهراب قاسم‌خانی: راست می‌گوید. با پرواز داخلی نمی‌روم..

شقایق دهقان: هیچ دقت کردید؛ وقتی هواپیما دارد می‌نشیند همه موبایل‌های‌شان را در می‌آورند که خبر بدهند ما رسیدیم، خیال‌تان راحت باشد؟!

مکان‌ها برای‌تان جنبه خاطره دارند؟

مهراب قاسم‌خانی: خیابان فرشته برایم همیشه خاطره‌انگیز است.

شقایق دهقان: (با شیطنت) بله! آن موقع‌ها همیشه از لوکیشن تا خانه حتی موقع باران با من پیاده می‌آمد. (باشوخی)الان تا سر کوچه هم با من پیاده نمی‌آید!

مهراب قاسم‌خانی: برخی رستوران‌ها هم برای ما خاطره‌انگیزند مثلا پایین میدان هفت تیر جایی هست که غذای هندی خوبی دارد.گاهی آنجا می‌رویم.

همچنین ببینید:

به وسعت یک جهان...
ما را در سایت به وسعت یک جهان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار toptext بازدید : 179 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 4:37